زندگی یعنی٬ تکاپو
زندگی یعنی٬ هیاهو
زندگی یعنی٬ شب نو٬ روز نو٬ اندیشه نو
زندگی یعنی٬ غم نو٬ حسرت نو٬ پیشه نو
زندگی بایست در پیچ و خم راهش زالوان حوادث رنگ بپذیرد
زندگی بایست یک دم٬ یک نفس حتی زجنبش وانماند
گرچه این جنبش برای مقصدی بیهوده باشد
زندگانی همچو آب است
آب اگر راکد بماند چهره اش افسرده خواهد گشت
و بوی گند می گیرد
در هلال آبگیرش غنچه لبخند می میرد
آهوان عشق از آب گل آلودش نمی نوشند
مرغکان شوق در آیینه ی تارش نمی نوشند
من سرودی تازه می خواهم
افتخاری آسمانگیر و بلند آوازه می خواهم
هوشنگ شفا
Aaaali bud
az matalebe webet lezat bordam.
افسانه عزیزم سلام
بسیار ممنونم از این شعر. انصافا خیلی قشنگه من که تا حالا نشنیده بودمش.
یه حالت حماسی هم داره. درست می گم؟
آره درسته