دیشب رضا شغیعی جم مهمترین بازیگر چارخونه از این سریال رفت. در مجلات مختلف خوانده بودم که او از سری جدید این مجموعه راضی نیست و می خواهد از این سریال برود ولی تهیه کننده به او اجازه نمی دهد ولی از اوایل سری جدید شاهد حضور کمرنگ ترش خواهیم بود. متاسفاته این مجموعه زیاد جذاب نیست از وقتی شنبه وارد این مجموعه شد به جای اینکه بر جذابیت آن بیفزاید باعث لوس شدنش شد. تنها کاری که جواد رضویان در این سریال می کند جیغ زدن است و فحش دادن به حامد شاید زمانی مردم از اینکه دو نفر به هم فحش بدهند لبخند میزدند ولی امروزه دیگر این چیزها باعث لبخند زدن آنها نیست سطح انتظار مردم بسیار بالاتر رفنه مردم را نمی شود دست کم گرفت. به بسیاری از قسمتهای این مجموعه کپی شده از سریالهایی است که قبلا مهران مدیری ساخته بود. حتی سروش صحت سعی نکرده که این قسمتهای کپی شده جذابتر شود چون بسیاری از کارگردانها کپی می کنند از فیلمها یا سریالهای قبل ولی اثرشان بسیار گیراتر از اصل می شود. مثلا مهران مدیری در سریال نقطه چین جواد رضویان را آورد و در آنجا بسیار خوب بازی کرد و سریال با آمدن او جذابتر شد. در سریال پاورچین هم پسر خانواده از خارج می آید که نقش او را سیامک انصاری بازی می کرد که در چارخونه یک افغانی می آید و.. به نظر من سروش صحت توانایی کارگردانی را ندارد شاید نویسنده طنز خوبی باشد ولی کارگردان خوبی قطعا نیست.دیشب با رفتن رضا شفیعی جم به یاد نقطه چین افتادم که در قسمتی سیامک انصاری می خواست برود ولی بازیگران جم شدند و مانع این کار شدند که مدیری آن را بصورت یک قسمت از سریال کرد.در کارهای مدیری بازیگران کسانی از مردم ایران بودند کسانی که مردم آنها می پذیرفتند ولی در آین مجموعه بازیگران افغانی هستند یا بسیار لوس. و یکی دیگر ار نقاط ضعف این مجموعه این است که شکوه همیشه عصبی است و همیشه شوهرش را تحقیر می کند و سرش داد میزند. شاید زمانی هم مردم از این مورد می خندیدند ولی امروزه اکثر مردها زن ذلیل هستند پس دیگر این موضوع هم کهنه شده. با رفتن رضا شفیعی جم فکر کنم دیگر کسی چارخونه را نبیند......
هر وقت او را می دیدم با آن قا مت کوتاه و دل بزرگش با موهایی جو گندمی اش که حالا کاملا سفید شده به یاد پدر بزرگم می افتادم که شبها با صدایی گرم و پر طنین اش برایم از رستم می گفت با رخش اش از دلاوریهایش و رشادتهایش از آرش می گفت آرش کمانگیر که تمام زندگی اش را بر تیری گذاشت تا ایران بزرگتر شود .آری آری جان خود در تیر کرد آرش کار صدها صدهزاران تیغه شمشیر کرد آرش تیر آرش را سوارانی که می راندند بر جیحون٬ به دیگر نیمروزی از پی آن روز٬ نشسته بر نتاور ساق گردویی فرو دیدند. و آنجا را٬ از آن پس مرز ایرانشهر و توران باز نامیدند. و من به صدایی دلنشینش با تمام وجود گوش می سپردم.گویی به زمانهایی باستان سفر می کردم گاهی شبها به کنار پنجره می رفتیم و به ستاره ها نگاه می کردیم می گفت هر ستاره ای مال یکی از انسانهاست و هر کسی که بتونه هر شب ستاره اش رو ببینه انسان خوشبختی. ما با شادی تمام مدتها به ستاره هامون نگاه می کردیم و عاشق فصل پاییز بود می گفت قشنگ ترین فصل ساله خوشا به حال کسانی که این زیبایی رو حس می کنن و زندگیی ماشینی روحشون رو تصاحب نکرده فصل پاییز طبیعت آرایش خاصی داره به هر طرف که نگاه کنی طبیعتی زیبا با رنگهایی بدیعش به تو نوید شادی می ده پرندگان هم از این همه به وجد آمده و آوایی پر طنینشان را بی محابا نثار آدمیان می کنند.و....
دیروز با چند تایی از دوستان رفتیم سینما چون نظرات در مورد انتخاب فیلم مختلف بود رای گرفتیم که اکثریت با توفیق اجباری بود. فیلم جالبی بود با نوضوعی جدید در مورد زندگی محمد رضا گلزار بود که طبق گفته روزنامه ها و مجلات سینمایی ۵۰ در صدش واقعی بود مثلا خانه ای که در فیلم از گلزار بود خانه واقعی اش است و... در این فیلم که یک فیلم کمدی بود در کنار گلزار رضا عطاران٬ بهاره رهنما٬ نیوشا ضیغمی و باران کوثری نیز حضور داشتند که رضا عطاران واقعا عالی بازی کرد مثل یک بازیگر کمدین بی نظیر بازی بهاره رهنما هم بازیش خوب بود نقش یکی از طرفداران گلزار را بازی کرد که بسیار هم از عهده اش برآمد. ولی نیوشا ضیغمی خیلی ضعیف ظاهر شد. کارگردان این فیلم محمد حسین لطیفی است که ماه رمضان سال پیش از او مجموعه صاحبدلان پخش شد و از آن مجموعه که خیلی هم مورد اسقبال قرار گرفت دو بازیگرش را هم به این فیلم آورد باران کوثری و لیدا عباسی. یکی از نکات مثبت این فیلم این است که زوج هنری گلزار لااقل عوض شده.و کارگردان مثل کارگردانهای سابق فکر نکرده که این از نکات مثبت است.و مشخص هم شد چون این فیلم خیلی بیش تر از کلاغ پر که کار گردانش باز از گلزار و مهناز افشار به عنوان زوج هنری استفاده کرد فروش داشت. دیدن این فیلم را به همه کسانی که فیلم کمدی و طنز دوست دارند پیشنهاد می کنم.